عکسهای دربی جمعه را که نگاه میکردم، کلی افسوس خوردم که چرا برای دیدن همچین بازی کسل کننده ای چند ساعتی وقت گذاشتم!همچنین وقتی چند عکس مربوط به انداختن نارنجک توسط قرمزها به زمین را مشاهده کردم بیشتر از قبل بابت حضور در ورزشگاه با توجه به مشکلات شخصی بسیاری که داشتم،افسوس خوردم!منتهی این نارنجکهای که به زمین مسابقه زده شد تنها حسنی که داشت فعال کردن یه حس نوستالوژی خاص از دربی های قدیمی بود که یادآوری آن دوران سخت اما خوش را برای من تداعی می کرد.
شاید بیش از یک دهه هست که در استادیوم آزادی نارنجکی زده نمیشد.یادم میاد 10،12 سال قبل وقتی از اوایا صبح به استادیوم می رفتیم و منتظر شروع بازی میشدیم در این مدت زمانی که زیر آفتاب و یا بعضا سرمای زمستان منتظر آغاز بازی میشدیم،این پرتاب نارنجکهای هواداران دو تیم بود که کمی ما را سر وجد می آورد!کری و کل کل در این کار هم وجود داشت.یعنی تا یک نارنجک باصدای بلند در ورزشگاه از طرف طرفداران دو تیم زده میشد،منتظر بودیم تا طرفداران مقابل برای رو کم کنی یک نارنجک با صدای مهیب تر و با دود بیشتری به پیست دو میدانی ورزشگاه بیاندازد.که همیشه هم به این صورت بود و با ترکیدن آنها طرفداران آنها با دست و سوت زدن آنرا تشویق می کردند.گذشته از اینکه کار درست و اصولی نبود،اما برای ما هواداران که باید 10 تا 12 ساعت بدون هیچ سرگرمی منتظر بازی میشدیم،خیلی هم جذاب بود.آن موقع موبایل نداشتیم که اس ام اس بازی کنیم و یا باهاش بیایم تو فیسبوک و خودمون رو مشغول کنیم.نهایت زرنگ بودیم یک روزنامه ورزشی یا غیر ورزشی که جدول هم داشت را با خودمون در حالی که آنرا جوری در زیر لباسهایمان پنهان می کردیم که برای در آوردنش یک ساعتی باید وقت می گذاشتیم،از سرگرمی های اون موقع ما میشد!
با این وجود بازهم دوست دارم به همان فضا و جوی که در دربی های آن سال ها بود برگردم و برای بازیکنانی چون جواد زرینچه،صادق ورمرزیار، محمود فکری،علی منصوریان و یا همین فرهاد مجیدی خودمون که اون موقع ها جوانتر بود این همه وقت میگذاشتم تا بازیهایشان را مقابل رقیب سنتی تیممان ببینم و برایشان هورا بکشم .
نظرات شما عزیزان:
|